دلداده
| ||
باید خداوند متعال آغاز و انجام فکر و آشکار و نهان اندیشه باشد. و باید چشم جان را با نظر به حق تعالی زینت بخشید و قدم نفس را وقف حرکت به سوی خدای سبحان قرار داد و با مرکب عقل در ملکوت اعلی و آیات کبرای الهی سفر کرد و چون به جایگاه خویش بازگشت خدای متعال را در آثار خود منزه بدارد، زیرا او آشکار و نهان است و برای هر چیزی به هر چیزی تجلی می کند و او را در هر چیزی نشانه ای است که بر یگانگی اش شهادت می دهد.
و آن گاه که این حالت بر او ملکه شد، نگار ملکوت در جانش نقش میبندد و قدس لاهوت برایش تجلی میکند، کسی که با عالم اعلی انس گرفته باشد بالاترین لذت را خواهد چشید، آنچه سزاوار اوست میگیرد و سکینه و آرامش به او اضافه میشود، و بر اوضاع عالم ناسوت مطلع میشود در حالی که نسبت به اهل آن مهربان است، و سختی دنیا برایش هموار و سنگینی امور دنیا برایش سبک گشته است. همواره نفس خویش را به ذکر حق مشتاق میدارد و با یاد خدای سبحان مسرور میباشد، از دنیا و اهل آن در تعجب است همان گونه که آنان از او در شگفتاند. و باید دانست که برترین حرکات نماز و بهترین عبادات روزه است، نافعترین نیکی صدقه و پاکترین روشها تحمل نمودن است، و بیهودهترین تلاش جدال است، تا زمانی که انسان توجه به قیل و قال و مناقشه و ستیز دارد هرگز جانش از پلیدیها نمیرهد، بهترین عمل آن است که از نیت خالص سرزند، ریشهی همهی فضیلت ها حکمت است، معرفت ربوبی و خداشناسی سرآغاز همه چیز است، کلام طیب و اعتقاد درست به سوی او اوج میگیرد و بالا میرود و عمل نیک و صالح آن را مدد میکند. دروغ و کذب را چه در گفتار و چه در خیال کنار بگذارید تا ملکهی صداقت در جانتان شکل گیرد و خوابهای خوش و رویاهای صادق نصیب تان گردد. لذت ها را در جهت اصلاح طبیعت و ابقاء شخص و نوع بکار گیرید، و نوشیدنی ها را با هوس و شهوت ننوشید بلکه برای بهبودی و مداوا بنوشید. با هر کس بر طبق عادت و منش او معاشرت کنید. در انفاق کردن دارایی خویش را ملاحظه کنید، برای کمک و مساعدت با مردم کارهایی که خلاف میلتان است انجام دهید، در آداب شرعی کوتاهی ننمایید و سنت های الهی را بزرگ شمارید، و بر تعبدات دینی مواظبت داشته باشید. این چنین انسانی با خدا پیمان بسته است که راه و روش او این گونه باشد. والله ولی الذین آمنوا و هو حسبنا و نعم الوکیل اعیان الشیعه-ج6ص78 استاد سید علی طباطبایی [ دوشنبه 94/5/5 ] [ 1:30 صبح ] [ محمد ]
1- متن طبیعت و سرشت و تار و پود آن در تبدیل و جنبش و دگرگونى است که یک آن آرام ندارد، و در عین حرکت طبیعت وحدت و ثبات صورت و جمال و زیبایى هر موجود طبیعى از آغاز تا انجام در تحت تدبیر متفرد به تجدد امثال محفوظ است . منبع:جلد دوم شرح دفتر دل [ سه شنبه 94/4/30 ] [ 10:0 صبح ] [ محمد ]
پرسش: حاجی سبزواری در منظومه آورده که در ماهیت تشکیک نیست: « مع عدم التشکیک فی المهیّة». علامه حسن زاده در تعلیقات آورده اند که «الحقّ جواز التشکیک فی الماهیّة»بنا بر بحث ملاصدرا در اسفار. دلیل این که در ماهیت هم تشکیک هست چیست، و منظور از آن تشکیکی که در ماهیت جایز است چیست؟
پاسخ اجمالی:
بحث تشکیک در ماهیت در جائی قابل تصور است که یک ماهیت واحد مانند سیاهی، ظلمت، نور و ... دارای درجات شدت و ضعف باشد. همچنین معانیی مانند انسانیت، علم، حیات و... را هم می توان از این دیدگاه دارای تشکیک دانست. تشکیک در ماهیت یکی از مباحث اختلافی بین فلاسفه مشاء و اشراق است و فلاسفه مشاء قول به تشکیک در ماهیت را جایز نمی دانند و آنچه به نظر تشکیک در ماهیت می آید را این گونه تفسیر کرده اند که: وقتی گقته می شود مثلاً این سیاهی شدیدتر از سیاهی دیگر است معنایش این است که یکی از آن دو در خصوصیت فردی خود به گونه ای است که کمالی نسبت به دیگری دارد، نه این که آن معنای مشترک از حیث معنا دارای شدت و ضعف باشد[1]. ولی رواقیون یا همان فلاسفه اشراق تشکیک در ماهیت را جایز می دانند از جمله شیخ اشراق برای اثبات تشکیک در ماهیت چنین استدلال کرده است: در یک مقدار تام و ناقص، زائد بودن یکی بر دیگری امری عرضی نیست بلکه تفاوت در مقادیر به نفس مقدار است و آن امر زائد چیزی خارج از "مقدار" نیست بلکه آن زیادتی که در یکی هست با آن مقدار مساوی و مشترک از یک حقیقت است پس اختلاف طولی بین دو خط به عنوان مثال، بدلیل کمال یکی و نقص دیگری است همچنین است بین سیاهی تام و ناقص، چرا که هر دو در سیاه بودن مشترکند و چیزی که باعث افتراق آنها شده است امری خارج از سیاهی نیست پس اختلاف در نفس سیاهی است و این همان معنای تشکیک است[2]. این استدلال را ملاصدرا در جلد اول از "اسفار اربعه" ضمن مباحث وجود مطرح کرده سپس به اشکالاتی که بر این استلال وارد شده نیز پرداخته است، ولی در نهایت حق را به رواقیون داده و تشکیک در ماهیت را جایز دانسته است[3]. وی در کتاب دیگر خود "شواهد الربوبیه" که بعد از اسفار به نگارش در آمده، چنین آورده است: تفصیل این بحث را در اسفار آورده ایم و در آنجا جانب قول به اشدیت (تشکیک در ماهیت) را ترجیح داده ایم و در اینجا می گوئیم این تفاوت [در شدت و ضعف ماهیات مثل سیاهی تام و ناقص] بازگشتش به تفاوت در انحاء وجودات است چرا که وجود در نفس خود دارای اطوار مختلفی است که معانی و ماهیات هم راجع به همین اطوار هستند[4]. بنابراین می توان گفت، ملاصدرا تشکیک در ماهیت را پذیرفته اما بنا بر قول به اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت این تشکیک در ماهیت را برخواسته از تشکیک در وجود دانسته است. شاید دلیل این قول هم ناتمام بودن ادلّه کسانی بوده است که تشکیک در ماهیت را جایز ندانسته اند.
[1] صدر المتالهین شیرازی، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، ص 134، المرکز الجامعی للنشر [ سه شنبه 94/4/9 ] [ 4:56 صبح ] [ محمد ]
|
![]() بازدید امروز: 4 بازدید دیروز: 4 کل بازدیدها: 125448 |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |