وقتی هدف، نور است

      باید همیشه رفت...

            باید همیشه خواست...

متأسفانه این روزها حرف از خدا و باخدابودن خیلی کم شده... حرف از دین و آخرت هم که انگار ممنوع شده... نمیدونم بی کلاسی شده یا بی ادبی شده بعضی جاها انگار خط قرمز شده...

کارشناسای تلویزیون هم وقتی میخوان بگن مثلا امور دینی، یا اسلامی، میگن امور اخلاقی!... حتی از برخی روحانیون هم گه گاه می بینم که به جای دین به جای اسلام، کلمه اخلاق بکار میبرند البته گاهی لازم است و تقصیر ندارند چون آنها هم میدانند که اگر کلمه اسلام بکار ببرند حالات و انعکاسات روانی ناشی از شنیدن این کلمه، باعث عدم توجه به مضمون کلام و حق بودن آن می شود. متاسفانه!

اون سیاسی از خدا بی خبر هم که علنا جلوی همه دوربین ها گفته یه عده بیکارن که به این چیزا فکر میکنن... اخیرا هم که گفته عده ای در توهم زندگی می کنند چیه یه عده نگران ارزشهای انقلاب و اسلام هستند؟!

عیب نداره ما هم خدایی داریم... بالاخره یه روزی میرسه که میفهمیم چقدر این حرفا زشت و احمقانه بود! یه روزی که دیگه دیر شده چون آن روز حقیقت روشن شده است و زمان ظلم به پایان رسیده است.

محمد حسن قدردان قراملکى در سال 1344 هجرى شمسى در محله قراملک تبریز دیده به جهان گشود. در سال 1362 وارد حوزه علمیه تبریز شد ودوره مقدمات و سطح را توانست در پنج سال با موفقیت به پایان رساند. ایشان به مدت دوازده سال از دروس خارج آیات عظام شیخ جواد تبریزى در فقه و جعفر سبحانى در اصول و در فلسفه از محضر استاد جوادى آملى و آیت الله گرامى خوشه چینى کردند. وى در اولین دوره تخصصى علمى کلام مرکز مدیریت حوزه علمیه قم شرکت کرده و از پایان نامه دکتراى خود با امتیاز عالى 20/19دفاع نمود، از ایشان هیجده جلد کتاب و حدود شصت مقاله چاپ و منتشر شده است. کتاب «خدا و مساله شر» به عنوان کتاب سال حوزه سال 1378 و «قرآن و پلورالیزم» دیگر کتاب سال حوزه 1381 و مقاله «اسلام، قرائتها و امام خمینى (ره) » به عنوان مقاله برگزیده جشنواره مطبوعات کشور در سال 1378 ومقاله «پاسخهاى متفاوت به ارتداد» به عنوان مقاله برگزیده اولین جشنواره مطبوعات اسلامى در رشته فقه 1383 برگزیده و انتخاب شد. وى دانشیار گروه کلام ودین پژوهى پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامى است.